دیونه تو صفحات وبلاگ نویسندگان
کوچه باغ دلم با شور تو معنا میکرد ز یاد تو هر دم مرغی بود و ثنایی میکرد خاطرات شیرینمان چه خوش بود ایام همنشینی که اینک با رفتن تو من ماندم تنها بی همنشینی بی یار و بی تو لاجرم این باغ زشور تو تهیست افسوس که ماه این باغ امشب از رخ تو تهیست گل عشقی را که در سینهمان کاشتی ای کاش با قلمت به سینهام مینگاشتی گویی که بر مزارم گل لالهای روییده که بی عطر تو در ذهنکم خشکیده افسوس که برفت آنکس که با او بودن شادابیست اینک من ماندم و همکلامم که بی تو فقط تنهاییست یا حق ************************ شعر کوچه باغ خاطره تقدیم به دوست عزیز و دوست داشتنیام امین ************************ با تشکر از حضور پر شور شما سروران در کلبه حقیر دست نوشته های من موضوع مطلب : شعر
سلام خیلی سعی کردم تا شعری بگم یا احساسای را با وزنی خاص بیان کنم اما نشد. میدونم که هرگز تو نه این مطلب را خواندی و نه قبل از این ها رو. اما برای خودم مینویسم تا شاید روزی که با خواست این قلب من بلغزد در دیدگانم قرار بگیرد و مانع از این عمل شود. افسوس که میپنداشتم که دوستم داری اما گویی که دل در خانه دیگری داری و من هرگز دوست ندارم خانهای را که تو با محبت با کسی ساختهای را در درون قفس خودم به بند بکشم . این بود تمام اون چیزی که میخواستم بدانی. فراموشت کردم تا تو هم فراموشم کنی اما از تو متشکرم که به من قلم گرفتن را آموختی و یاد دادی تا چطور به پرواز دربیایم و در کلمات غوطه ور شوم . باز هم متشکرم و خدا نگهدار موضوع مطلب : شعر پیوند روزانه لوگو آمار وبلاگ
امکانات جانبی |
|