دیونه تو صفحات وبلاگ نویسندگان
ز دلم شور بیاافتاده امروز باز از برای آن چشم زیبای باز گویی که دل صد بار عاشق گشته افسوس که دل بمیرد امروز باز رخم فرو رفته در فکر یار امروز خدایا قدحی ده تا گلگون گردد باز دلقک با نقش نگار صورتش خوش باشد این دیوانه با دل بی فروغش چون کند باز خدایا چرا زین دل بگنجاندی عشق را منی را که نتوانم بگردم عاشقی باز وصف خوب رویان در سراپرده ما نگنجد این دل دیوانه امروز بماند در غم یار باز افسوس که دل گیر آن یار است یارب من بمانم تنها تا ابد باز ؟ حافظا تو خود بگفتی در وصف یار ما سراپرده اسرار گشودی از دلم باز چه شد آن روی خوشی که گفتی بر زبان این دل ماند تنها و بی یار تا ابد باز یا حق موضوع مطلب : چه سخت است آهسته فریاد زدن در تاریکی شب گام به گام تار زدن چه سخت است سکوت بیکران دریا در شب شنیدن موجهای خورده بر سنگفرش ساحل چه سخت است آهسته فریاد زدن نشسته مه در سکوت ماتم به یاد عزیزان خفته در خاک اشک سوخته بر گونه های جوانش چه سخت است آهسته فریاد زدن در درون این شهر به یغما رفته ویرانه ای به ظاهر سرپا ایستاده برجهایی به خون آغشته چه سخت است آهسته فریاد زدن بر مردمانی که اصل گم کرده تاریخش را عنبوت بسته آزادیش به زندان افکنده چه سخت است آهسته فریاد زدن به آتش کینه ای که اینک زبانه می کشد هر روز شعله هایش بارورتر و گرمایش پر فراز تر می گردد آه خدای من ... چه سخت است آهسته فریاد زدن یا حق موضوع مطلب : غم مادر, دلتنگی, مادر پیوند روزانه لوگو آمار وبلاگ
امکانات جانبی |
|