دیونه تو صفحات وبلاگ نویسندگان
گر اشک بودم بر این دستان روزگار بر این صحرای خشکیده میباریدم بر این صخره گر باد بودم بر این دشت خونین قطره خونی چکیده بر جامه برین خیس گشته جامه خاکین گر گلی بودم ز گلزار شاهد بید مجنونی پای در زمین ریشه ای ضمن خاک گرچه بودم خشکیده گر تکه آهنی بودم گشته حصار بر زنجیر گرد گشته ز سر سربازان حقیر گر تکه پارچه ای سبز بودم بر پیشانی آن شهید نقش بسته بودم بر کفنش جامع عروس پنداشته بودم گر من همه اینها بودم هیچ مبودم چون که در خاک ایران مانده و تنها بودم کاش شهیدی در راه بودم بی استخوان بر نیزار بودم کاش تنهایی ام را را با تو هم نوا بودم یک لحظه ز سنگرت من هوشیار بودم گرچه چرخ و فلک ما را دور کرد ز این عشاق ما را کور کرد گرچه بر دستانم پول لانه بکرد ولی این دل ز خود بی خود شود ز هشدار آن زمان بی جام شود یا حق *********** شعر مشک شکسته تقدیم به حاج رضای عزیز که در رابطه با هفته دفاع مقدس شعری خواسته بود *********** با تشکر از حضور شما سروران در این کلبه حقیر من موضوع مطلب : شعر
ز دل ثنای حقی داشتیم بر چشم نوای یاران داشتیم ز دوری یاران ما هر شب شوق دیدار و رخ مهوش دلداری داشتیم افسوس برفت آن وقت خوشی نزد یاران که امروز ز دل ما هوای یاری داشتیم چون اشک فتاده بر گونه های یاران دور مانده بر شور چشمی داشتیم باز رخ یاران ز دل ما نوایی بکرد بر سر زلف یار نی غمازی داشتیم چون ساز نینوایان بر سر دل عطش دیدار رفیق قدیمی داشتیم در مسلک یاران غمازی چه خوش است که دیده ز صد شنیده نجوایی داشتیم افسوس برفت آن وقت جوانی در پس نوشتاری بیهوده که امروز در ماتم آن زمان آه و فقانی داشتیم یا حق شعر غمازی تقدیم به دوست عزیزم میثم که در رابطه با گذر زمان شعری خواسته بودند با تشکر از حضور فرد فرد شما سروران موضوع مطلب : شعر پیوند روزانه لوگو آمار وبلاگ
امکانات جانبی |
|