دیونه تو صفحات وبلاگ نویسندگان
شبی ز یادت نجوای شبانه کردم ز دل با تو در خود آشیانه کردم گویی که جایمان تنگ بود بر دل خانهام اما ز شوق بودنت در کنارم سوز ترانه کردم با طنین خوش ستارگان و نسیم شب بهاری گویی رقص نور و تبلور رسم شیدایی کردم اینک من چه زیبا ایستادهام بر این بلندا چون شیر با یالی که با تو ترانهها کردم وصف نگاهت نتوان به قلم آوردن گویی که تو افسانهای که من ز کمالت کردم کاش این کلام به پایان نمیرسید امشب باز که من با رسم شیدایی تا به صد سال کردم یا حق ***************** شعر شیدا تقدیم به شیدای عزیز که این شعر را برای محمد خواسته بودند ***************** با تشکر از حضور پر مهر شما دوستان همیشه جاوید من موضوع مطلب :
ز مال دنیا مکن تو گوشه چشمی طمع روزی به کف دهی آنچه داری از طمع بهر یتیمان و مالش مکن تو نظری که ایزد بهر تو دهد هزاران بار نظری گویی ز مال دنیا تو هر دم در آه و فقانی ولی من که هیچ ندارم هر دم شاد و جوانی رمز من نداشتن نسیت بلکه دل است که در آن مال جایی ندارد آن دلست یا حق ************************* شعر چشم طمع به کسی که به مال یتیمان چشم طمع دارد ************************* با تشکر از حضور شما در این وبلاگ موضوع مطلب : پیوند روزانه لوگو آمار وبلاگ
امکانات جانبی |
|