سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دیونه تو
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من
درباره وبلاگ


عاشق طبیعت مخصوصا تماشای دریا و غروب دریا ، طرفدار ارامش و بیزار از دعوا ، عاشق بستنی
صفحات وبلاگ
نویسندگان

 

بچه

آقای پدر! در کمال احترام خواهشمندم  اینقدر لب و لوچه ی پیاز خورده ی غیر پاستوریزه، و سار و سیبیل سیخ سیخی آهار نشده ات را به سر و صورت حساس من نمالید! plz

خانوم مادر! جیغ زدن شما هنگام شناسایی اجسام داخل خانه توسط حس چشایی من، نه تنها کمکی به رشد فکری من نمی کنه، بلکه برای دبی شیر شما هم مضر است!!! لازم به ذکر است که سوسک هم یکی از اجسام داخل خانه محسوب می شود!

پدر محترم! هنگام دستچین کردن میوه، از دادن من به بغل اصغر آقای سبزی فروش خودداری نمایید. چشمهای تلسکوپی، گوشهای ماهواره ای و سیبیلهای دم الاغی اش مرا به یاد قرضهای شما می اندازد!

مخصوصاً وقتی که چشمهای خود را گشاد کرده، و با تکان دادن سر و لبهایش "" بول بول بول بول"" می کند! زهرمار، درد، مرض، کوفت! الهی کف شامپو تو چشت! شب بخوابی خواب بد ببینی! جیش کنی تو شلوارت!

مادر محترم! شصت پا وسیله ای است شخصی، که اختیارش رو دارم! لطفاً هرگاه سعی در خوردن شصت پای شما نمودم، گیر بدهید!   

آقای پدر! هنگام دعوا با خانوم مادر، به جای پرت کردن قابلمه و ماهی تابه به روی زمین، از چینی های توی کابینت استفاده نمایید! اکشن بودن دعوا به همین چیزاست!
خانوم مادر! از مصرف هله هوله ی زیاد پرهیز نمایید! این عمل نه تنها برای سلامتی شما خوب نیست، بلکه موجب می شود که شیرتان بوی"" بچه سوسک مرده"" بدهد.
آقای پدر! کودکان توانایی کافی برای حفظ جیش خود ندارند و این توانایی هنگامی که شما شکم مرا ""پووووووف"" می کنید به حداقل می رسد! الان بگم که بعد شرمنده تون نشم!




موضوع مطلب :

سه شنبه 89 بهمن 5 :: 8:23 صبح

 

ای مسلمان ز حال من تو بی خبری

من هستم همسایه ات

یک خانه اینطرف شاید  فاصله مان یک آجر

امروز روز عیدم بود

چه عیدی پر تلاطم

ز بحث و جدال بر سر مال دنیا

بر سر حق و ناحق

ای مسلمان ز حال من تو بی خبری

من هستم همسایه ات

یک خانه اینطرف شاید  فاصله مان یک آجر

امروز روز عیدم بود

چه عیدی پر تلاطم

ز بحث و جدال بر سر مال دنیا

ای مسلمان ز حال من تو بی خبری

من هستم همسایه ات

یک خانه اینطرف شاید  فاصله مان یک آجر

امروز روز عیدم بود

چه عیدی پر تلاطم

ز بحث و جدال بر سر مال دنیا

ای مسلمان ز حال من تو بی خبری

من هستم همسایه ات

یک خانه اینطرف شاید  فاصله مان یک آجر

امروز روز عیدم بود

چه عیدی پر تلاطم

ز بحث و جدال بر سر مال دنیا

ای مسلمان ز حال من تو بی خبری

من هستم همسایه ات

یک خانه اینطرف شاید  فاصله مان یک آجر

امروز روز عیدم بود

چه عیدی پر تلاطم

ز بحث و جدال بر سر مال دنیا

ای مسلمان ز حال من تو بی خبری

من هستم همسایه ات

یک خانه اینطرف شاید  فاصله مان یک آجر

امروز روز عیدم بود

چه عیدی پر تلاطم

ز بحث و جدال بر سر مال دنیا

ای مسلمان ز حال من تو بی خبری

من هستم همسایه ات

یک خانه اینطرف شاید  فاصله مان یک آجر

امروز روز عیدم بود

چه عیدی پر تلاطم

ز بحث و جدال بر سر مال دنیا

 

من هستم همسایه ات

یک خانه اینطرف شاید  فاصله مان یک آجر

گشنه ام ...

سر بر بالین گرفته آن کودک یتیمان

من هستم همسایه ات

یک خانه اینطرف شاید  فاصله مان یک آجر

حقم را گرفته آنکس که شال حسین (ع) بسته

ز نام دین ز پشت من دشنه‌ای کرده سوراخ

زخم خنجرش گداخته بر تن

به نام دوست

من هستم همسایه ات

یک خانه اینطرف شاید  فاصله مان یک آجر

می روی به مکه بی آنکه بدانی من هستم

گشنه

تشنه

در حسرت تکه نانی خشکیده

می دهی ولیمه

بی انکه بدانی اصول رفتنت را

من هستم همسایه ات

یک خانه اینطرف شاید  فاصله مان یک آجر

دستم را شکسته است رامین

بر هیچ کاغذی نتوانم

نقش قلمی برم

بر هر پیشه که روی آورم

می شکند شاخه امیدم را رامین بی دین

من هستم همسایه ات

یک خانه اینطرف شاید  فاصله مان یک آجر

گوش کن...

می شنوی نحوای شبانه ام را

در دل شب  که زار می گریم

بر تاریکی زمانه ‌ام

بر دستان خالی ام

ای مسلمان ز حال من تو بی خبری

من هستم همسایه ات

یک خانه اینطرف شاید  فاصله مان یک آجر




موضوع مطلب :

جمعه 89 آذر 5 :: 12:34 صبح
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >   
به سایت ما خوش آمدید
نام و نام خانوادگی      
آدرس ایمیل      
کلیه حقوق این وبلاگ برای دیونه تو محفوظ است