دیونه تو صفحات وبلاگ نویسندگان
در جام می نظری کردم تا چشمه تو بینم بر بوسه ای ودا کردم تا گمشده ای بینم وز اسب خیال به در افتاد این دلم تا که در جام شرابم باشی بر دلم گویی رخساره ز پیمانه بزد آن تنگ بلور را وز دل بیتابم چون ظرف دلتنگیم را با تو شادم با مستم با تو شیدا افسوس که بی تو دردم در این غربت یلدا بی تو مجنونم فتاده بر خاک مستم و هوشیاری برفته ز تن این خاک گر تو لیلی بودی و من مجنون بر این درد بیتابم کن تو درمون دل بگرفت از این دیار غربتم که شب ز روز و روز من ز کارم دردیست ز سینه دارم تا به گور نهفته دارم بوسه زنم بر دست دوستانی که دارم همچون تو ای گل زیبا بیتاب ز خود دارم یا حق ************* شعر جام دلتنگی به درخواست niloofare abi در خصوص دلتنگی و همچنین Roza در خصوص زیبایی های یک دختر بصورت یک شعر سروده شد. ************** با تشکر از حضور شما سروران عزیز موضوع مطلب : در این سوز غربتی مرا ببخش بر این هق هق تنهایی ام مرا ببخش گرچه ویرانم و آبادانیت بر من آرزوست دوریم را خاکت، ای وطن، مرا ببخش سیلی زند سوز سرمای زمستان بر دلم با آن روح مهربانت ای وطن، مرا ببخش باده خوریم مست شویم چون مستان می خراباتم مده با شربت ترنجت مرا ببخش اشک چون جویباری سرازیر بگشت وز دیدگانم بر لب خشکیده ام بنشسته ز ماتم، مرا ببخش 17 سال بدور مانده ام در زندان غربت با اشک غم و فریاد پنهانم، مرا ببخش وز دیده و سر و جان در زلف یار در کمن وصالت ای وطن ، مرا ببخش اگر سرد است غربت غربتی دلان ز اشک یار هنگامه وصالت مرا ببخش یا حق **************** شعر Azar که به درخواست دوست عزیزی با آی دی azi در مورد غربت خواسته بودند سروده شد. امید وارم با تمام کاستی های این شعر مورد پسند شما قرار گرفته باشد . **************** با تشکر از حضور شما عزیزان در این کلبه حقیر من موضوع مطلب : پیوند روزانه لوگو آمار وبلاگ
امکانات جانبی |
|