سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دیونه تو
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من
درباره وبلاگ


عاشق طبیعت مخصوصا تماشای دریا و غروب دریا ، طرفدار ارامش و بیزار از دعوا ، عاشق بستنی
صفحات وبلاگ
نویسندگان

عید غدیر بر عاشقان علی (ع)  تبریک باد

***************

بر لب  جانان جان عشقکی پرواز بکرد

این دل  سیاه ما نیز نجوایی بکرد

من در خیال تو و تو در خیال من

من زعشق مرده تو و تو زعشق مرده من

گر چه ماییم در شب زیبای عشق

فرخنده باد میلاد وشب عید

شاید این است رسم رندان و پیر مغان

گر دهدم ات زلالی می شوم بی نام

به صد بیت تشبیه  کنم تورا

به صد زبان ز عشق نامم تورا

گرچه حافظ و سعدی بهر زبانی گفتند

من که باشم  در این یاقوتیان ز من مسکین گفتند

بهر هر لب ز اشاعه نور تو یادم کرد

باز این عشق هویدا یادم کرد

ز هر تشویش و هر نامه فقانی باشد

شور رفتن تو ز ما ختم کلامی باشد

گرچه وصالی یافتیم بهر گل آبی

جای تو در دل ما خرابی در پس آبی 

ز شور تو صد نامه کنم باز

تا گه شنود این دل عاشق باز

بر در مسکینان اهل تجوید یادم کردی

با لب خندان ز گناهم در کردی

گرچه عید ز غم مسکینان عیچ نباشد

ولی گه تو زمزارم آمدی و یادم باشد

باده عشق در نظرم یادم کرد

وصف تمنای تو ز دل ما جایی کرد

 گرچه شعر لیلی بر دل عاشق هیچم کرد

چونکه مجنون پیر خراباتم کرد

ما چه ایم جز دستمایه رخوت صفتان باز پریم

بی تو هیچیم چونکه بی بال و پریم

گرچه عقاب بر لب فرات یادم کرد

افسوس که بلبل عاشق ز مزارم یادم کرد

جام می و قدح همه از لعل تو بود ای یار

کاش ز می‏خانه خراباتم بود یار

در پس عشاق نامه روان شد ز گور یار

این اسب سیاه مرکب  عشاق ز ما شد یار

گرچه آنیم که در پس کاش هیچ

ز خرابات در عشاق زنیم باده ام مپیچ

به صد زبان نامیدم تورا براین ابیات

که گوش فرادیهی زین بیات

گرچه من هیچم دی پس هیچی و مدهوشم در خم هیچ

تو زما غم مخور که هیچ نی‏ام گرچه تو هستی ز آن هیچ

راز این شعر در پس این بیت فوقان بود

گر تو یافتی رمز شعر عاشقانی بود

بر تو باد این  رمز گشا جان این کلام

که جمله گه در دل نهان کن و هیچ کس مگو زین کلام

یا حق

*********** 

شعر  نامه‏ای به خدا به درخواست نیلوفر آبی برای عاشقان سروده شد .

***********

با تشکر از همراهی و حضور شما دوستداران این کلبه حقیر




موضوع مطلب :

یکشنبه 85 دی 17 :: 4:40 عصر

در شبی از شبهای سال

می نگرد ماه بر من

می چکد قطره اشکی از من

در شبی از شبهای سال

یک شب به درازای یک دقیقه

بیشتر از کل سال بر من

در شبی از شبهای سال

چراغهای شهر ، افراشته و نورباران

سیاهی ماتم ، کنج اتاقمان ، من

در شبی از شبهای سال

فال حافظ و خنده کنانند مردم

خسته و پژمرده بی کتابم من

در شبی از شبهای سال

فال حافظ بر چه کنم باز !

که پدر در خاک و مادر درخواب دارم من

در شبی از شبهای سال

بوسه زنم من بر عکس مادر

چو یادش بر من است دل خروشیده ز من

در شبی از شبهای سال

پا در خیابان گذارم در این شب سال

بی هدف ، به کجا می روم من !؟

در شبی از شبهای سال

در خواب دیدم ملائک ز گردش بودند

من به دنبالش و او جدا از من

در شبی از شبهای سال

عجب شبی ست این شب یلدا

بدون مادر بی تابم من

یا حق

*************

شعر شب یلدا تقدیم به همه هموطنان عزیز

*************

با تشکر از حضور شما سروران عزیز




موضوع مطلب :

چهارشنبه 85 آذر 29 :: 2:17 صبح
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >   
به سایت ما خوش آمدید
نام و نام خانوادگی      
آدرس ایمیل      
کلیه حقوق این وبلاگ برای دیونه تو محفوظ است