سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دیونه تو
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من
درباره وبلاگ


عاشق طبیعت مخصوصا تماشای دریا و غروب دریا ، طرفدار ارامش و بیزار از دعوا ، عاشق بستنی
صفحات وبلاگ
نویسندگان

زندیاد حاج قلی شیخی

کودکی بیش نبودم در دهه ی پنجاه مانند خواب بیاد دارم کوچ ایلم را فاصله ی کوچ ما از ایذه تا چغاخور و دشت های دلنوازش پانزده شبانه روز طول می کشید. وتمام مسیر زنان حامله ،گاهی بیش از پنجاه کیلو مشک آب  واسباب واشیاء بدوش می کشیدند و در دوشادوش مردان ایل ، مردانه با کوه وصخره و طبیعت درستیز بودند تا مقصد. اما نزدیکی های غروب آفتاب که می شد، صدای هی هی چوپان ها و بع بع گله های  گوسفند ، شیهه ی اسبان بهم آمیخته می شد ، چه دلنشین و زیبابود ،دیدن مردان خستگی ناپذیر زاگرس نشین و برنو بدست،چه تماشایی بودصلابت مردانه ی مردان را دیدن در آویزان کردن تفنگ به تیرک پیشین چادر خود، وچه  دل انگیز بود. دم کردن چای با قوری چینی و در کنار آتش تهیه شده از چوب بلوط و دیگردرختان خشک، و گپ زدن با دوستان و رفیقانومهمان های خوانده وناخوانده که برای شاهنامه خوانی در کنار سفره ای   بی ریا جمع می شدند.

چه زیبا و آرامش بخش بود  هنگام کوچ ، زین مخمل را به پشت اسب گذاشتن و سوار بر آن در میان ایل حرکت کردن و از میان کوه های سر به فلک کشیده و درختان سر سبز و علفزارهای کوهستان عبور کردن، چه روح بخش و جان فزا بود هنگامی که چند سید تصمیم می گرفتند با مشورت دیگر بزرگان برای بخشش «خون عزیزی» قرآن برسر وارد خانه ی مقتول شوند،و به کینه ها پایان داده و سازینه در ساز خود شاد باش می دمید. و مردان وزنان طوایف مختلف با هلهله وکل با رقصی مختص مردان ایل بهم می پیوستند و  زنان در دایره ای دیگر به شادی می پرداختند.
اما این بار مردان وزنان ایل به سیاه چادری دعوت شده بودند که برای کوچ یکی از ستارگان ایل در همسایگی قبرستان تکاب ایذه در زادگاهش  برافراشته بودند.وسازینه درسازچپ خویش می دمید وآسمان اشکهای زلال خویش را برای نوازش ایل برادر مرده بمنظور تشریک مساعی به زمین فرو فرستاد. و ضایعه بزرگ  غروب حیاتش را به ایل برادرمرده تسلیت می گفت. هنوز اشک آسمان نخشکیده بود که ازمیان حلقه انسانی به سوگ نشسته به طول سه کیلومتر و به تعداد بیست هزارنفر-صدایی از زمین به هوا خاست وپیام تسلیت حاج محسن رضایی پسرمرده  را به همتبارانش در خصوص کوچ ستاره ی ایل زنده یاد حاج قلی شیخی قرائت کرد این بار صدای ضجه های برادران وخواهران به سوگ نشسته ی به آسمان برخاست و در پژواک رشته کوههای زاگرس و دنا تا دماوند و البرز گم شد. سیلاب اشکها دوبرابراشکهای آسمان شده بود. ایل برادر مرده می دانست که داغ فرزند بر دل داشتن و یاد برادران بودن یعنی به دور از سیاست زدگی روزگار است و بس. این بار اشکها  بی اختیار به یاد فرزندحاج محسن رضایی فرو می ریخت . در این هنگام برادران هم استانی کهگیلویه و بویر احمد و چهارمحال بختیاری برای تشریک مساعی به جماعت داغدار و به سوگ نشسته در دامنه ی منگشت با شلیک گلوله های تفنگ به چشمان اشک آلود قوت دیگری داد . در نگرشی نو در دیدن و شناختن برادران ایلی، که تا اوج کرسی وزارتخانه ها و مدیریت ها ی کلان کشوری کوچ کردند اما در هنگام غروب حیات خود دربازگشت به آغوش زادگاه خویش در وداع با دنیای فانی طلوع برادری و اتحاد ایلی آفریدند و در آغوش گرم ایل و در گهواره ی ابدی آرمیدند. و چه زیبا در رثایش سرایندگان می سرودند : حاج قلی شیخی به دور از روشنفکرانی بودکه در مرزبندی های گروهی وسیاسیون  سیاست زده وارد شودو چه زیبا بیان کرد سهراب شاهمرادی :«حاج قلی شیخی می دانست روز وداع و موعود فرا خواهد رسید. و دراین راستا تاریخ است که زبان همه ی زمان هاست و برای عملکرد انسانها به مقتضای زمان به گفتار درخواهد آمد.» و این جانب(سیدمحمدجواد پردستان)بعنوان یک شهروند وهمتبار بنابر آیات و روایات،یادآور می شوم که صفات مؤمن، سه نوع است: معنوی، انسانی، مادی. که زنده یادشیخی در توکل و رضا و تسلیم ؛ تسلیم بود.و درحالاتی همچون: سخاوت، عفو و گذشت، وفای به عهد پیشگام تر از دیگران بود، وبه گواه دیگری می افزایم ؛ بدون شک جای تردیدی نیست که خیزش محرومیت زدائی و زیرساخت های عمرانی، فرهنگی، اجتماعی ، اقتصادی ، معیشتی ، رفاهی وتوسعه راهها ومخابرات ، برق،آب ،مکان های آموزشی وعلمی شهرهای ایذه وباغملک در دوره ی دوم مجلس شورای اسلامی ایران تجلی یافت. در آن برهه از زمان که کشور در حال جنگ و دفاع و محاصره همه جانبه بود ، زنده یاد شیخی توانست با استفاده از فرصت زمانی با دور اندیشی و آینده نگری در اتاق جنگ حضور یابد وبرای یاری رساندن به رزمندگان اسلام و ایجاد ارتباط راههای زمینی بین سه استان (خوزستان-چهارمحال-اصفهان)تأکید نمایند.و این دور اندیشی علاوه بر ایجاد ارتباط میان سه استان منجر به ارتقاء سطح علمی مردم حوزه اش و دیگر پیامدها نیز شد.
این نماینده ی مردم ایذه و باغملک ، توانست با برنامه ریزی های صحیح و هدایت سکان مردمی با معرفی استعدادهاوتوانمندیهای مردم ومنطقه و هدفمند ساختن آنان برای انتخاب های درست ، اهدافش مفید واقع شد. و جمعیت جوان ایذه وباغملک را در آن اوج محرومیت با بکارگیری نیروهای شایسته و مولد ، موجب شکوفایی وایجاد تحرک و پیشرفت در این شهرها به دور از هر گونه هیاهو گردید . زنده یاد حاج شیخی با خروج راههای برون شهری ایذه وباغملک از بن بست و تسریع در باز شدن جاده ارتباطی خوزستان – اصفهان بر کیفیت برتر زندگی مردمان حوزه اش سرعتی به وسعت چند هزار دانش آموخته در سطح مقاطع عالی دانشگاهها ارتقاء بخشید، به گونه ای که بنا به فرمایش دکترمنصورامانی(ریاست دانشگاه آزاد اسلامی ابذه): تلاشهای وافر حاج شیخی برای راه اندازی دانشگاه آزاد اسلامی در اوایل دهه ی 60 برکسی پوشیده نیست، درآن زمان این واحد دانشگاهی باپذیرش 160دانشجو در رشته های فقه،ادبیات و کشاورزی  در زمین اهدایی زنده یاد حاج ولی داودی به وسعت 1500متر فعالیت خود را آغاز کرد ولی  درسال 1390با پذیرش هشت هزار دانشجو درمقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در مساحتی به وسعت 60 هکتار تبدیل به بزرگترین سایت علمی ایران وجهان با دانشکده های مختلف شده است.  به گفته حاج خدادمحمدی فرماندار اسبق ایذه در دهه 60شهرستان ایذه علاوه بر نبود جاده های ارتباطی و نبود زیرساخت ها و امکانات رفاهی دارای 1200روستا با جمعیتی بالا و دارای مشکلات عدیده بود ، مدامی که ایشان تصدی کرسی مجلس را در مقام پرسشگری برعهده داشت تفاوت در حقوق و فرصتها در حوزه اش معنایی نداشت و تمامی مردم حوزه از پیر و جوان، خردو کلان ، زن و مرد همچون پروانه به گرد شمع برادری ارتزاق روزی می نمودند. حاج شیخی با ترسیم مسیری به سمت توسعه پایدار در سالهای تصدی کرسی مجلس تا پرواز روحش نُقل هر مجلس بود اما نبود زیر ساخت ها و مشکلات عدیده موجب کم رنگی رشدعملکرد وبیان  تفکرو تحرک عظیم و لازم  ایشان گردیده بود .که پس از غروب حیات او در حضور کم نظیر مردم متجلی شد.

حاج قلی شیخی در هنگامی که دستی بر آتش مدیریت در وزارت کاروامور اجتماعی نیز داشت برای تغییر شرایط کلی و فعال کردن پتانسیل های مردم و جوانان حوزه اش، همواره کلید امور را به دست کسانی که دارای توانمندی های خلاق و قابلیت شناسایی و شناساندن را داشتند، می سپرد  درک و شناسایی قابلیت های عظیم جوانان از دیگر تدابیر ایشان بود که علاوه بر آموزش و هدایت و سلامت جوانان از این سرمایه های عظیم خدادادی در جهت پیشبرد اهداف و رشد توسعه ی قابلیتهای حوزه انتخابیه اش بکار می گرفت.زنده یاد حاج شیخی با ایجاد پایگاه قلبی  در قلب مردم و جوانان ایذه و باغملک تدابیری را بنیان گذاشته بود که در واقع مسیر توانمندی های مردم و جوانان از مرکز قلب ایشان در نگاهی ژرف می گذشت و با عروج روحش این ویژگی منحصربه فرد و کم نظیر به دریای خودجوش مردم وجوانان به طول سه کیلومتر در روز تشیع پیکرش تجلی یافت و این ضایعه ی اسفبار میان شناسایی و شناساندن دیگر توانمندی ها و استعداد های مردم و جوانان ایذه و باغملک فاصله ایجاد کرد. که امیدواریم دیگر همتباران در رأس امور، این پرچم برادر خواهی و شایسته نگری را به دور از هر گونه افراط وتفریط بدست گیرند و موجب به ثمر رسیدن درخت برادری  درجامعه شوند.

ایذه-سیدمحمدجواد پردستان






 








موضوع مطلب : قلی شیخی

یکشنبه 90 آذر 13 :: 12:4 عصر

قلی شیخی

شب گذشته قلی شیخی مدیر مسئول روزنامه توسعه در اثر حمله قلبی در سن 59 سالگی در تهران درگذشت.

رو حش شاد و یادش گرامی باد

 قلی شیخی

  

فهرست :

 بخشی از زندگی قلی شیخی

نحوه آشنایی من با مرحوم

زمان و محل تشریع پیکر مرحوم

مراسم خاکسپاری زنده یاد حاج قلی شیخی در ایذه

عکس های مرایم خاکسپاری

 

 

بخشی از زندگی قلی شیخی:

نام پدر : علی آقا

سال تولد : 1331

محل تولد : ایذه

نماینده دور دوم مجلس شورای اسلامی

حوزه انتخابیه : خوزستان (ایذه)
تعداد آراء : 44,736
درصد آراء : 52.90

وی پس از پایان مجلس دوم، به عنوان معاون وزیر کار به فعالیت می پرداخت. وی همچنین مؤسسه مطبوعاتی توسعه را تأسیس کرد که از جمله دستاوردهای آن، انتشار روزنامه توسعه با گرایش سیاسی طیف کارگزاران سازندگی بود. روزنامه توسعه از سال 1377 آغاز به کار کرد اما برعکس تمامی جاهایی که نوشته اند داوطلبانه باز ایستاد دروغ است چراکه این روزنامه هنوز هم چاپ می شود و دفتر این روزنامه انتهای خیابان فلسطین می باشد.


نحوه آشنایی من با مرحوم

از شماره 72 روزنامه اندیشه نو که مربوط به 7 سال پیش می شود من در این روزنامه مشغول به کار صفحه آرایی بودم و هم اکنون نیز یکی از شغل های من می باشد که دارم. روزنامه اندیشه نو یکی از ارگان های شاخه حزب کار است که مدیریت دوره ایی آن دست جناب آقای دکتر کمالی وزیر کار در دوره ریاست جمهوری آقای آیت الله هاشمی رفسنجانی می باشد که روزنامه اندیشه نو پس از پایان انتخابات ریاست جمهوری در سال 1388 به دلایل سیاسی بعد از چند بار توقیف شدن در نهایت لغو امتیاز شد.

آشنایی با روزنامه اندیشه نو در سایت ویکیپدیا

حدود 3 سال پیش دفتر ساختمان روزنامه توسعه به دلیل مشکلاتی بسته شد و مدیر مسئول این روزنامه که مرحوم قلی شیخی هست به علت دوستی سابقی که من تازه امشب فهمیدم به دلیل معاونت وزیر کار بود برای مدتی به دفتر روزنامه ما آمدند و بخشی از فضای روزنامه ما به تیم این روزنامه اختصاص داده شد.

از آنجایی را که آن زمان مسئول فنی روزنامه بصورت لفظی من بودم ، مسئول شبکه کردن کامپیوتر های روزنامه توسعه و کابلکشی و رفع مشکلات فنی این روزنامه در دفتر خودمان شدم و هیچوقت یادم نمی رود اولین برخورد من با شخصیت آقای شیخی که فکر کردند چون من زود به دفتر آمده بودم ، من سردبیر روزنامه آن وقت یعنی جناب آقای شیرازی هستم که بعد از رفع سو برداشت ، ایشان لبخند دلنشینی زدند که هرگز از یادم نرفت و نخواهد رفت.

یکی از اعضای تیم روزنامه توسعه که امروز نقش همسرم را ایفا می کند نیز باعث نزدیکی بیشتر من با مرحوم شیخی شد تا حدی که پس از توقیف روزنامه اندیشه نو پیشنهاد همکاری با روزنامه توسعه را به من دادند که به دلایل شخصی  آن را رد کردم.

در این زمان با طراحی وب سایت روزنامه توسعه و آموزش پشتیبانی آن به همسرم پل ارتباطی خوبی میان من و مرحوم شیخی زده شد که در نتیجه آن  بعد ها به عنوان صفجه آرای ویژه نامه های غرب استان تهران در حوزه شهرداری های روزنامه توسعه مشغول به کار شدم و حتی با حضور در دفتر روزنامه توسعه که فکر کنم 3 تا 4 ماه بعد از روزنامه اندیشه نو رفتند باعث آشنایی بیشتر از پیشم با مرحوم شیخی شد و مخصوصا شبهایی که به دنبال همسرم به روزنامه ایشان می رفتم بیش از پیش ما را به هم نزدیک کرد.

این در زمانی بود که روزنامه ما لغو امتیاز شد و دیگر امیدی به باز شدن مجدد آن نداشتیم ، مرحوم شیخی طی نامه ایی که با مهر روزنامه توسعه و امضای وی بود که هنوز هم آن را دارم ، من را مسئول کل ویژه نامه های استان تهران در تمامی زمینه ها اعم از دولتی و خصوصی کرد.

از اینکه می دانم وی همیشه نسبت به پیشرفت همسرم در زمینه خبرنگاری کوشا بوده و همیشه به من لطف داشته هرگز از یادم نخواهد رفت. لبخند شیرینش همیشه در ذهن من و همسرم همچون نقشی به یادگار مانده بر دلمان و ذهنمان حک شده است و تا مادامی که نفس در سینه داشته باشیم زنده خواهد ماند.

به یاد قلی شیخی

فصلی از خاطرات این حقیر با مرحوم شیخی

 

  زمان و مکان تشریع پیکر مرحوم

جمعه مورخ27/8/1390 رأس ساعت 2بعد ازظهر ازمقابل مسجدامام علی(ع) واقع در ایذه- ابتدای محله ی کنجشگیر = تابوتش را برآئینه دستان داغداران به پرواز دزآوریم  و برای آخرین بار پیکرش را تا محل آرامگاه ابدی اش درجوار منگشت سرافراز (روستای تکاب) همراهی نماییم.


خاکسپاری زنده یاد حاج قلی شیخی در ایذه

پیکر زنده یاد حاج قلی شیخی روی دستان دهها هزارنفر ازمردم فیهم وقدرشناس ایذه وباغملک به طول سه کیلومتر در زادگاهش تشیع و در میان سیل اشک داغداران و آسمان به سوگ نشسته ی روستای تکاب به خاک سپرده شد. این حضور پرشور مردمی و خودجوش آنها نوعی تقدیر وسپاس از خدمات صادقانه ی این معلم اخلاق و اسوه ی ماندگار بختیاری بود .
در این مراسم  جمع کثیری از مسئولین کشوری و محلی خوزستان نیز حضور داشتند . آنچه که بیش از همه در این مراسم تشیع چشمان اشک آلود ما را نوازش میکرد «حلقه ی وحدت مردمی ازطوایف مختلف بختیاری وکهگلویه وبویراحمدی بود که در دامنه ی زاگرس با شلیک گلوله های ده تیر و برنو-کلانشیف و ذالک دایره ای را به شعاع صدها انسان تشکیل داده بودند.که بدلیل تألمات روحی فعلا قادر به توصیف آن نیستیم و بزودی فیلم 5دقیقه ای این مراسم را در همین وبلاگ جهت تنویر و احترام به کاربران گرامی بارگذاری می نماییم.

 

عکس های مراسم خاکسپاری

خاکسپاری1

خاکسپاری2

خاکسپاری3

خاکسپاری 4

 




موضوع مطلب : قلی شیخی, مطبوعات

جمعه 90 آبان 27 :: 11:0 عصر

به سایت ما خوش آمدید
نام و نام خانوادگی      
آدرس ایمیل      
کلیه حقوق این وبلاگ برای دیونه تو محفوظ است