دیونه تو صفحات وبلاگ نویسندگان
توی این روزگار وحشی یه روز دلم صدا کرد وصف دل ما رو در گوشش نجوا کرد گویی که همکلام شد اون یاری که آشیونه کرد قلب این دیونه رو چند روزه فدایی کرد حالا یکی پیدا شده از نا کجا آبادی که لونه کرد دو روزه یار ما رفت فردای ما رو بهونه کرد باز هم تنها شد این دل دیونه افسوس که ما رو جگر سوخته کرد ندانم راز این بازی رو ای خدا ولی چرا آمد و عاشقم کرد کاش که دلم سنگ بود اینطور پر از اشک نمی کرد چه فایده گفتن این کلام فقط چند خطی رو مشکی کرد یا حق موضوع مطلب : دل شکسته, جگر سوخته پیوند روزانه لوگو آمار وبلاگ
امکانات جانبی |
|