دیونه تو صفحات وبلاگ نویسندگان
چو دیده ز صد دل شور ز دل ما بیافتاد این دل محجور ز ناز غمزه یارانش ز پای بیافتاد گاهی در کوی یاران مضراب عشقی را میسراییم آنگاه که در وصف خیال سرابی در پای بیافتاد ز شبی جام خیال تهی گشت ز قدح ساز مست گویی که سرابی بیامد پیشگاه چشمانان و دل باز بیافتاد شوق عطش در دلم چوش شود در پای هوس یاربم که مشتاق بگشتم و در خیال و سرابم پای به پایش بیافتاد گاه شور وصال این دل در زلف یار میماند ولی چو چشم سیاه غزالی در پای بیافتاد ز تاکستان عشق گذر کردیم اینبار در شب یلدا زیر نور ماه ناز نفسم ز پای یارم ز هجرتش بیافتاد گویی شب ز خرابات میخانه عشاق سازی مینواخت این دل ز میان یاران و یار در میان دستمان تاری بیافتاد گرچه این باد ببرد آن رسم عاشقی را از میانمان باز گویی که عشاق زپای یارم جام قدحی باز بیافتاد هر دم از این جهنم نوایی می رسد ز گوش ولی افسوس که شور آن شب رویایی ز دل ما بیافتاد یا حق ************** با تشکر از حضور شما عزیزان در کلبه حقیر من موضوع مطلب : پیوند روزانه لوگو آمار وبلاگ
امکانات جانبی |
|