دیونه تو ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() صفحات وبلاگ نویسندگان
دیشب وقتی در زنجیر بودم و داشتم زنجیرهای تیمارستان را پاره میکردم تا بروم و از روی صندلی نگهبانی تیمارستان کت نگهبان را که نوار آبی بلند و نازی داشت را بردارم تا آماده شم برای رفتن به مراسم عقد آقای رئیس جمهور. ای خداااااااااااااااااااااااا الان میریزن ما رو میگیرند و میکشند. منظورم رئیس جمهور وبلاگستان بود نه کس دیگه اشتب نگیبرید خانوما و آقایون . خب همین خبر را دادیم که دیروز این بنده خدا رفت خانه بخت تا شیشه های خانه را بشورد و خانه تکانی کند. سف های مرغ و تخم مرغ و گوشت را سلام بگوید. اینم ماشینش که پارک کرده جلو آرایشگاه ... . تازههههههههههههههههههههههه یه چیز دیگه من دلیل اینو کشف کردم که چرا دیگه بخش نظراات فعال نیست. چون ایشون فکرش مشغول شده و دیگه نمیرسه که مطالب را بخوانه هههه. مبارکات باشه
موضوع مطلب : شعر پیوند روزانه لوگو ![]() آمار وبلاگ
امکانات جانبی |
|