سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دیونه تو
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من
درباره وبلاگ


عاشق طبیعت مخصوصا تماشای دریا و غروب دریا ، طرفدار ارامش و بیزار از دعوا ، عاشق بستنی
صفحات وبلاگ
نویسندگان

 

می‌کند مهتاب نجوا در نیمه‌های شب

طنین تنهایی‌اش شود پیدا در بیتابی شب

گویی هم کلامی جز من نیافته در سحر

تنهایی چو من بی یار و بی پر

ز درون ما می‌خواند حدیث سخن

وز چه گویم ز زخم ، برنگ آن سخن

مهتاب برایم طنین سکوت است

رقص ماهی قرمزی درتنگ بلور است

افسوس که او نداند رنگ مردمانم را

دو رویی  و پلیدی و چرک مردمانم را

شب مهتابی من با سکوت همراه است

دانه های اشک من ز گونه‌هایم بیمار است

آن یکی دوست بود رسم نان و نمک نداشت

زان یکی ما را پست و حقیری ناچیز نام داشت

یکی امروز با من تا شور یغما بجوشید

تا که فردا آمد با نی عارف احمقی خروشید

افسوس که سحر در راه است

رنگ به رنگ مردمانم چشم براه است

خدایا فردا چه شود میان ما در این سور

کی بین این آدم نمایان من  شوم کور

از پس هجران لیلی شدم بی تاب هر دمی

ز ساز مردمانم کردم رقص با دِرهمی

سوز این دل را با کدامین قلم نگارم

جوهر وجودش را بر کدامین کاغذ ببارم

کاش این دل ما هم هوایی بود

هر دم از این باغ یکی فراری بود

کاش هنگامه سحر ما نیز رنگ به رنگ می‌گشتیم

با نفس شیدایی ز تن بیرون و گرد آن یکی می‌گشتیم

افسوس که قدر منزلت ندانست جسم، بر آنچه داشتیم

که نزد باران ما نیز حرمت دلربایی داشتیم

ای کاش ببخشد آن یار که روزی با ما بگفت

ز درون قلب خویش دو بیتی راز گفت

من تو را دوست می‌دارم ، تو دیگری را

و ما تنهاییم در پس این دیگری ها

به سالی بگشتم گرد این جهان من

ندیدم کسی بی تاب تر از باران من

آن یکی باران بود از خون و رنگ ما

کاش می‌فهمید زود تر این دیوانه در میان رنگ‌ها

ز ساز نا کوک خویش امشب اشک ببارد

تا این شعر ز میان تن همچو شور باران ببارد

افسوس که قلم سست شد با نور خورشید

جملگی به پایان آمد این شور که از دل جوشید

یا حق

*****************

شعر رنگ  آدما تقدیم به باران عزیزم که بی نهایت دوستش دارم

و امیدوارم این حقیر را بخاطر عدم حضور در دنیای مجازی

که همانا پیوند دهنده دلهایمان بود ببخشد

اما بی ریا باید بگویم کسی که بی نهایت عشقش را به من ثابت کرد

کسی نبود جز باران عزیز

و امیدوارم بعد از این 11 ماه که از آشنایی ما می‌گذرد

و کیلومترها از هم دوریم  در حالی که من ایرانم و او در آلمان

در زمان موعود که هر دویمان بخاطر آن روزها را سپری می‌کنیم، به هم برسیم

و این وبلاگ تا زمانی که جانی در بدن داشته باشم

فقط و فقط برای باران از این پس به روز خواهد شد

*****************

با تشکر از حضور تمام دوستانی که تا کنون و یا از این پس به کلبه این حقیر سر می‌زنند




موضوع مطلب : شعر

یکشنبه 86 بهمن 28 :: 9:20 عصر

به سایت ما خوش آمدید
نام و نام خانوادگی      
آدرس ایمیل      
کلیه حقوق این وبلاگ برای دیونه تو محفوظ است