مرغ سحر مژده بر رخ بی‌تاب ما داد

صبح است و خنده خورشید نوازشم داد

هر چند در چرخ فلک کس ز یاد دل ما نبود

جز آنکه باران رحمت روزگارانم بود

ز لعل یار مژده چه خوش بود روز آغاز بهارم

خرداد بیامد روز دوم شد تولد بهارم

نیست پدر و مادر نزد من زین روزگار

ولی دانم شادند آنان که ز خاکند زین روزگارم

نوید آمد بر دل ما که خوش باشم

چون وصال نزدیک است و من بیتاب باشم

وصف بهار تلخست در تنهایی شبانگاهی‌ام

لب بی خنده چون شکاف دیوار ماند در بیهوده راهم

دست ز قلم نیاید روز بهارانم

چون دل بیمارست ومن بی تو ای باران تنهایی‏ام

یا حق

************

شعر بهار تلخ به مناسبت روز دوم خرداد تولدم سروده شد

از تمای دوستانی که با گذاشتن پیام

از طریق ایمیل و یا مسنجر ویا تماس تلفنی

این روز را به من تبریک گفتند سپاسگزارم.

************

با تشکر از حضور شما عزیزان در این کلبه حقیر