دیونه تو صفحات وبلاگ نویسندگان
باد صبا نقطه نظری بکرد بر رخ دلدار اشک بیامد و شوق شده بر لعل دلدار ای مهوش زیبا برونای دمی ز ابر جان رخ نما، بر فلک و باد و جبر جملگی هفت آسمان آراسته شد خواهرانم روز دگر جامه زتن عروس شد ای بلبل خوش سخن ، نغمه سرایی بکن زین دل مادرم سایه تو کمی نینوایی بکن رخش سفید بیامد و برد خواهرم را بنشسته نزدش شویی و برده ز بر ما شمع ستارگان چه پر نور است امشب بر چهل چراغ آسمان چون نگین است زین شب اشک ریزد مادرم بر نگین عروس دور شود امشب ز آغوش مادرش ای باد مژده آر ز من از اشک گونههای مادرم چون گلگون شود گونههای سایه شوق شادی بگردد چشمه ز دل سایه گرچه دوریم ما ز مادرم سایه ولی شوق دیدار رخش وقت این شب بر ما فکندد سایه مژده ای باد ببر ز سوی ما این شعر بود هدیهای ناقابل ز ما یا حق شعر شوق سایه تقدیم به مادر عزیزم سایه از بچه های چت روم روزی که فردا شب بر اساس گفتهها عروسی دخترشان میباشد. امید وارم این هدیه نا قابل را از طرف من پذیرا باشد. ************ با تشکر از حضور پر مهر شما عزیزان موضوع مطلب : شعر پیوند روزانه لوگو آمار وبلاگ
امکانات جانبی |
|