دیونه تو صفحات وبلاگ نویسندگان
میزند باران بر دشتهایم می کند جاری اشکهایم در گذر باد صبا میزند سوار بر رخشهایم کوته نظران چه می کنند بر چشمه هایم باز باد صبا جمله گه آغاز کند روز بهاران اشک روان شود ز دیده و بیشه زارم در پس شوق شکفتن گل بر سبزه زار میتپد این دل بی مادر در سینه هایم ز گوش و مدهوش میشود این باد صبا در شبستان باغ دلهایم چه کنم تنهایم و تنهاییام بهر چیست بی پدر ، بی مادر چگونه آغاز کنم بهارم بهاران عطر شوق دهد بر رخسار کودکان اشکیست ز دیده ما روان بر دلهایم الهی سینه ای ده آتش افروز در این سینه دلی وان بر دیده هایم یا حق ********** این شعر به در خواست بهاره عزیز بخاطر از دست دادن مادرشان در سال جاری و آغاز سال نو که بی شباهت به وضعیت خودم نیست سروده شد ********** با تشکر از حضور شما عزیزان موضوع مطلب : شعر پیوند روزانه لوگو آمار وبلاگ
امکانات جانبی |
|