دیونه تو صفحات وبلاگ نویسندگان
ز روزی در خاطراتم شادیی داشتیم در بی کسیهایمان شوق و نشاطی داشتیم در پس کوچه های سرد زندگی همکلام و همزبانی ز جوانی داشتیم ز اوج جوانی با تمام تلخی و شیرینی در کمال رسیدنمان سبقتی داشتیم افسوس برفت آن بلبل من زین روزگارانم که یادگاری ها با آرش کمانگیر داشتیم من اینک تنهایم و تنهاییم را بر که فاش کنم که با آرش شور جوانی و رویاهایی داشتیم ای روزگار قسم به خاک برادر که با دوستان خود من رمز و رازی داشتیم قسم به خاک تشنه این شب تنهایی که با تو ، ما هر یک آوایی داشتیم اکنون تن بیجان یار من در تو خفته است بر این سنگ قبرش یادگاری کاشتیم میزنم هجله بر سر کوی دوست عکس رخش پیدا شود که آرزوها داشتیم ز دیده اشک جملگی جمع گردید ز قلم بیافتاد شور رخ دلداری ز عشق یاران داشتیم یا حق *************** امروز در حادثه تصادف رانندگی دوست بسیار عزیز و هم دانشگاهی و دوران دبیرستانم نفر چهاردهم دانشگاه سراسری در سال 1378 موسس شرکت دانیال صنعت و تنها بازمانده از خانوادهاش در جنگ عراق در تنهایی خانواده و همراهی جمعی از دوستان چشم از دنیا فرو بست آرش عطایی یادش همیشه در دلم زنده و نامش جاوید است ****************** با تشکر از دوستانی که به هر عنوان در مراسم دفن این عزیز شرکت کردند. موضوع مطلب : شعر پیوند روزانه لوگو آمار وبلاگ
امکانات جانبی |
|