دیونه تو صفحات وبلاگ نویسندگان
شب است و تیره و تار دل است و مدح و ثنای یار افسوس که در این غربت تنهاییم بنشسته ام در خیال ماتمم گم گشته ای دارم در دل خاک خاموش افسوس که امشب بلبلی خاموشم ز خیمه ها روان گشتم تا حسین بینم افسوس که چو سال پیش ماتمی دیدم همه در حرص شبستان بهشت خویشند من ز فکر مادر خاموش ظ خاک سیه خویشم گر ز دلم وصف و تمنایی حاجتی ز حسین بود سالیان پیش بهر بینایی و شفای مادر خویش بود افسوس که برفت آن سایه رحمتم اینک من گنجشک فتاده در حرمتم آه ز درونم چون نعره کشان کولاک کند چون زغالی فتاده بر خاک سو سو کند گر عطشم بهر حسینی بود ز شفای مادر و خویشم بود حال ز خیمه حسین گم گشته ای دارم من اشک هایم بهر زینب و طفلان حسینن از من پیش از این اشک بهر خود و خاصه خود میریختم اکنون همدرد سوز دلان حسین ریختهام یا حق ************** شعر سوز دلان به درخواست : shokofeh_1990 rambo siah chehreh azin شبنم سلطانی از کرمان سروده شد که امید وارم توانسته باشم رضایت این عزیزان را جلب کرده باشم *************** با تشکر از حضور گرم و صمیمی شما عزیزان موضوع مطلب : شعر پیوند روزانه لوگو آمار وبلاگ
امکانات جانبی |
|