دیونه تو ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() صفحات وبلاگ نویسندگان
از شور تو در وصل یار بیافتادم پای در خرمن و دلدار بیافتادم وز سوز برادر خنجری بر دلم بنشست که هفتاد بیگانه ز پای بیافتادم زخم خنجر چه سوزی دارد بر دل شیدایی ام آنجایی که ز پای یاران بیافتادم گر سوز ز دل عاشق پیشه ما نوایی داشت شوق رندانی بود که در پای بیافتادم اندر پی مشک یار بر علفزار بگشتم همی چو درختی پای در بست زمین بیافتادم کاش پرنده ای بودیم ز جا بال می گشودم افسوس که در بند سرایی بیافتادم گر نغمه ما شور و نوایی نداشت با دل خویش ز جایی بیافتادم وز کوه تا دره و صحرا همه هیچ آید در نظر ما آنجا که ماندانایی باشد ز پای عشقم بیافتادم ز چنگ عشاق نوایی می رسد بر گوش دل آنجا که من در شوکت جمال یار بیافتادم گر رند صفتانی آیند بر نظر ما ای خدا دیده ز من بر گیر که چشم بر گیسویش بیافتادم شوکت هر محبوبی بر عاشق جمالش باشد راز دیدن عشق ما فرخ ایمانش بود که بر جای بیافتادم راز این شعر گرچه از سوز برادر بود ولی ز نفس خویش بر جان محبوب بیافتادم یا حق *************** شعر زخم تقدیم به عشق متعالی عزیز که نظرم را در مورد عشق خواسته بودند امید وارم مورد پسند قرار گرفته باشد ************** با تشکر از نظرات ، انتقادات ، ایمیل ، پیشنهادات و از همه مهمتر حضور پر مهر شما عزیزان موضوع مطلب : پیوند روزانه لوگو ![]() آمار وبلاگ
امکانات جانبی |
|