دیونه تو صفحات وبلاگ نویسندگان
جامی ز سر لطف یار نوشیدم اشکش ز باده یار سر کشیدم سر مستم که هیچ ندارم خوش ز حالم باد که فقرم جاه و مقام ندارم بر دل خویش باده آه خورم ناله چون کنم ز ناتوانیم بر دل خویش رسوا کنم جان و دل همه فدای تار مویت بشد آنگاه که دل بی تابم بار اندوه تو شد گوشه دنیا ، بر من نظری کن جاپلوسان را ز من دوری کن پیری بدیدم دوش ز خوابم بیامد وز دل افسرده ام غصه ها چون باران بیامد پیر نظری کرد و دست بر ریش سپیدش کشید اندر کار من شد و فکرش ز من بی نوا رسید گفت بر من آن پیر با چشم تیز صبر است چاره آنکس که خواهد تیر به یک باره ز یاد بیاوردم آن بیت زیبا را که همیشه بود برمن آن سر لوحه راه الهی سینه ای ده آتش افروز در آن سینه دلی وان همه سوز راز این شعر همین بیت بود آنگاه که کاسه صبرم لبریز بود یا حق ********************* شعر صبور وصف حالم در این ایام است ... امید وارم از این شعر لذت برده باشید . ******************** با تشکر از کلیه دوستانی که به این وبلاگ می آیند موضوع مطلب : پیوند روزانه لوگو آمار وبلاگ
امکانات جانبی |
|