ههههههههههههههههههه هاههاهاهاهاها واي خدا امير جونم ممنون بابا من شوخي كردم يه موضوع گفتم كه رد بشه ولي جدي نوشتي واقعا عالي بود امير ممنون عزيز دلم
مي خواهم با تو بگويم قصه مرگ عشقم راميخواهم تو بداني غم شبهايم راميخواهم که تو بخواهي تن خسته و بيمارم راميخواهم که تو ببوسي لب تبدار مراميخواهم که بداني عشق من رفت ز دستمبي انکه بداند من اسير چشمهايش شدمچشمهاي که در ان اثري از عشق نبودميخواهم که فرياد زنم من دوست داشتم کسي را که مرا دوست نداشت
دوستت دارم هوارتا امير عزيز دلميييييييييي