سلام
تو بجاي آنكه بفكر غربت چشمان من باشي
نميدانم كجا ، تا كي ، براي چه
ولي رفتي
و بعد از رفتنت باران چه معصومانه مي باريد
و بعد از رفتنت يك قلب دريايي ترك برداشت
و بعد از رفتنت
رسم نوازش در غمي خاكستري گم شد ...
چه كسي باور كرد
جنگل جان مرا
عشق تو خاكستر كرد
موفق باشي .
دوست گرانقدر نمي دانم شاعران در فراق كه شعر مي گويند و چشم و ابروي كه را وصف مي كنند آيا شما مي دانيد
دوست عزيز سلام
شعرت وزن درست و حسابي نداشت ولي احساس داشت